چقدر دلم میخواست خالق موزیک به این زیبایی باشم.
شما نمیشنوید.
داشتم فکر میکردم چرا می نویسم. نشخوار کردن چیزهایی که قبلا خورده ام چه فایده و سرانجامی دارد.
به طور خیلی بی ربطی یاد زن چشم چپی افتادم که پریروز توی صف نانوایی سنگکی سر و سینه اش را از زیر چادر گل گلی بو گندویی که من بوی گندش را از نیم متری حس میکردم برای پسر جوان پشت دخل باز کرده بود. و لبخند تا بنا گوش باز پسرک که حداقل اینقدر قدرشناس بود که دو تا نون خوب جدا کند و به او بدهد. حتی شاید قدرشناس تر از شوهر زن که احتمالا به او گفته بی عرضه تو حتی نمیتوانی یک نان درست و حسابی بخری. وحتما این شوهر بوده که به زن فهمانده چگونه باید از بقال نسیه بگیرد و از نانوا نان نسوخته.
گفتم دوست داشتم خالق آثار زیبا باشم.
احساس میکنم با فرض اینکه هر کدام ما تکه ای از روح خدا هستیم میتوانیم فرض کنیم که تشابهاتی با او داریم. دریا تمام خصوصیات هر قطره از خود را دارد.
احسای کردم میفهمم خدا چرا انسان را خلق کرد. برای اینکه او هم دوست داشت خالق زیبایی باشد.
شاید کرم نوشتن هم از همین جا توی تمبون من افتاد. هر چند خالی تر از این بودم که هرچه از من بیرون میریزد زیبا باشد.
ادعای مسخره ایه ، نه؟
پس بی خیال.
موزیک رو
اینجا گوش کنید.
حسودیم شد بچه ها اومدن اونجا ! بعضی وقتا چقدر مظلومانه می نوXسی یا بهتر بگم معصومانه
اقای بابک تا حالا توجه کردیم که قهرمان های داستان های شما،همشون تو لجن دست پا میزنن.همشون سیگاری و الکلی هستن...مدل داستانهاتون شبیه به هم شده........منتظر داستان های بعدیتون هستیم...
شاید زیبایی و خلق اون تنها ریسمان نجات این لجنزاره .
به نظر من به هیچ وجه ادعای مسخره ای نیست . شاید واقعآ حق با تو باشه . خدا زیباست و دوستدار زیبایی . پس مطمئنآ انسان رو هم زیبا خلق کرده . حالا چرا این زیبای عالم به زشت ترین ها تبدیل شده خدا خودش عالمه ... ضمنا من اصلآ با فیروزه موافق نیستم . چیزایی که تو می نویسی فقط یک پنجره ی کوچیک از یک برج بزرگه ... نه ؟
سلام برسون . بابای ...
نه اینکه اماتور نیستی خیلی هم پرو فشنال هستی
مرسی که اومدی پیشم
بازم میام با کمال میل
چهارشنبه به احتمال زیاد می آیم اونطرفها...پول گیرم اومده و بدم نمیاد یک مقدار کتاب از شهر کتاب برج آرین بخرم...اگر هستی چهارشنبه یک ندایی بده که برسیم خدمتتون...
بابا اگه تو اماتوری ما هم لابد پری اماتوریم...فکر کنم تا حالا که خالق اثار زیبا بودی...سعی کن از این به بعد هم باشی
سلام نویسنده جون بیا پیشم بهت شله زرد بدم
سلام بابک عزیز . من فکر می کنم همه ی وب لاگ نویسان و حتا نویسنده ها کرمی به این بزرگی در تنبان شان افتاده که سراغ نوشتن رفته اند . کلا انسان ها زیبا پسندند و دوست داند چیز زیبایی خلق کنند ... فعلا با اجازه .
.
نه ! به هیچ وجه ... یک توجیه خوب و قانع کننده برای این چرندیاتی که می نویسم و کاغذهایی که بیخودی سیاه می کنم !! ... حالا عذاب وجدان ندارم شبها وقت خواب و با خیال راحت می نویسم ...
امروز اگه وقت شد در بارهی روح خچا با هم حرف بزنیم
حوا هم امروز خیلی خوبه
سلام
خدا زیباست و زیباییها رو دوست داره!
تصویر زنک چشم چپ خیلی خوب است. می شود از آن یک داستان خوب در اورد.