ای کوروش کبیر!
آسوده بخواب که زمان خسبیدن فرا آمد.
و ای انوشیروان دادگر!
زنجیر دادخواهی ببر که داد ها همه خواسته شد.
بابک خرمدین!
از قلعه فرود آی که قلعه ستم فرو سوخت.
ای ابو مسلم !
رخت سیاه از تن بکن که سیاهی از آسمان این خاک رخت بر بست.
و ای ابوالقاسم فردوسی!
رستم را بگو که زین پس بیاساید که دیو سپید سر به خاک سایید.
جلال الدین خوارزمشاه!
سلاح زمین بگذار که مغولان در غل و زنجیر شدند.
.
.
.
امیر کبیر!
دست از سیاست بشوی که اجنبی و فرنگی در میزان عدل الهی سیاست شدند.
مصدق
برخیز و بنگر که چگونه تلالو طلای سیاهی که حرمت کردی خاک وطن را روشن کرد.
قلم به دستها
قلم بر زمین بگذارید که گاه عیش و عشرت فرا رسید.
قلم بر زمین گذاشته ها
قلم بر گیرید که زمان ترانه سرودن آمد
دانشجویان دربند - هم میهنان غیور- روشنفکران گرامی
تلاشها و مبارزات شما علی الخصوص در جریان شلوغی های اخیر سر انجام به ثمر نشست و دولت خدمتگذار صدای ملت را شنید .زمین نفس کشید و آنچه رو یید گندم شد. گندم آرد شد و آرد نان شد و
نان بربری ارزان شد.
؛؛ بدینوسیله به اطلاع ملت شریف ایران میرساند که من بعد هر قرص نان بربری معمولی به قیمت ۳۵۰ ریال در خبازیهای سراسر کشور قابل عرضه می باشد؛؛
به همین مناسبت انجمن ساکنان نواحی شمال غربی کشور مقیم مرکز طی اطلاعیه ای ضمن تبریک این اتفاق میمون مراسمی به صرف بربری و انواع اطعمه و اشربه مجاز از قبیل دوغ و پپسی برگزار خواهد کرد.
جامعه فعالان سیاسی کشور طی اطلاعیه های جداگانه تعطیلی دفاتر خود در داخل و خارج را اعلام کرده اند و گفته اند دوره عشق و حال شروع شده.
بیوت .... و .... دامت ...کماکان ضمن تاکید بر... خوک... صیغه... فرمایشات ...حیض ... ذمی... باطل... فی نفسه... ... .
(این خبر به علت خرابی دستگاه ف.. ناقص به دست ما رسیده)
حزب منحله توده نیز از تمام رفقا خواسته تا سبیل هایشان را بتراشند و زین پس بدون کلاه بره در مجامع عمومی حضور به هم رسانند.
کلیه ستون های سیاسی و اجتماعی روزنامه ها بسته شده و به جای آن ستون های ورزشی و حوادث گذاشته خواهد شد.
گروه کولیها هم ضمن عرض تبریک برنامه قصه خوانی را تعطیل کرده و طبق اطلاعات واصله قرار شده خود آقا رضا بشینه پشت رل و ما هم بیریزیم تو کانتین و یه هفته بریم بلغار!
۱-هر چند اینکه یک نفر اوقات فراغتش (یا شاید فرافت) رو چه جوری بگذرونه یه مسئله کاملا شخصیه ولی به استحضارتون میرسونم که به دلیل متوقف شدن خودروی اینجانبان در پارکینگ راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از میان برنامه های مذکور در مطلب قبلی فقط تونستیم به زور به جلسه نقد ادبی یا به قول منیرو روانی پور گروه کولیها و کوه نوردی و البته به لطف خانم لوبیا پلو ظهر جمعه برسیم.البته زیاد هم بد نشد چون یه ده بیست ساعتی خوابیدم. قسمته دیگه کاریش نمیشه کرد!
این جلسه نقد ادبی یا گروه کولیها هم داره جون میگیره .هر دفعه استقبال بهتری میشه و افراد بیشتری میان. من هم داره یواش یواش روم باز میشه و احساس صمیمی تری پیدا میکنم.جلسه اول که یادتون هست (ر.ک به مطلب ۲۴ خرداد همین وبلاگ)
برنامه بعدی در محل نشر ثالث واقع در خیابان کریم خان برگزار خواهد شد. هر کی دوست داره میتونه بیاد و هر کی رو هم دلش میخاد میتونه بیاره . فقط اگه چیزی داره که میخاد بخونه تنش رو چرب کنه !
جمعه صبح هم جاتون خالی رفتم درکه.ساعت شیش صبح.تا پلنگ چال رفتم بالا.عجب حالی داد. پایه باشین یه برنامه دسته جمعی میذاریم.
۲- مدتیه که این وبلاگ ها جفتک چارگوش در میارن. من پارسال یه وبلاگ تو پرشین بلاگ داشتم که بنا به دلایلی نیمه تعطیل شد و اومدم بلاگ اسکای. ولی از اونجا به عنوان خانه ییلاقی استفاده میکردم. فعلا تا موقعیکه بلاگ اسکای کامنت ها و آرشیو ش رو درست کنه مطالبم رو در هر دوجا می نویسم.اگه دلتون خواست میتونین یه سری هم به خانه ییلاقی؛ بزنین و کامنت بذارین.
اگر هم خواستید با توجه به همین مطلب میتونین برای نوشتن نظراتتون اینجا رو هم کلیک کنین!