تکمله

دوستان!
سروران!
لیدیز!
جنتلمن!
جسارتا لازم میدونم با توجه به استقبال چشمگیر از مطالب این وبلاگ و پیغامهای ریز و درشتی که از اقصی نقاط دنیا دریافت کرده ام مطالبی رو به عرض برسونم.
  آقا ما اگه میایم اینجا میگیم یه کسایی هستند که یک میلیون تومن تو یه شب خرج هوا رفتن و زمین زدنشون میکنن معنیش این نیست که تو کفشون موندیم یا براشون غش و ضعف میکنیم. یا اگه میگیم تو آرایشگاه زنانه چه خبره و یا گزارشی از یک جلسه نقد ادبی البته با بزرگنمایی بعضی مسائل مینویسیم نه میخایم با کسی بجنگیم نه خدای ناکرده به خودمون اجازه میدیدم در مورد کسی قضاوت کنیم. حداقل سعی میکنیم اینطور باشه.
اینا فقط چیزاییه که میبینم  و میشنوم و برای شما تعریف میکنم.حالا چرا من اینها رو مینویسم و یا اصلا چرا تو وبلاگ چیزمینویسم یه دلایلی داره که شخصیه و نیازی به تو ضیح نداره. ولی مختصرا یه چیزی تو مایه همان دلیلی که همه رو وادار میکنه برن مستراح!
در ضمن به خاطر قدر دانی از شما خوانندگان خوش ذوق این وبلاگ در اینجا پیغام برگزیده ماه رو که پس از بررسی بیش از ۱۰۰ پیغام رسیده انتخاب شده معرفی میکنم.
ضمن تشکر از دوست عزیزم خشایار که همیشه با پیغامهاش به وبلاگ درویشی من صفا داده ، دیپلم افتخار بهترین پیغام ماه به  دوست عزیزم آقای الیاس  که  در ذیل مطلب گزارش استخر مورخ ۷ تیر ماه  چنین مرقوم فرموده اند:
مزخرفه! 
تعلق میگیرد.مواردی که در این انتخاب در نظر گرفته شده اند عبارتند از :کوتاهی ، مختصری!، و رک گویی.
اگر میخواهید برنده خوشبخت ماه بعد شما باشید فردا خیلی دیر است!
نظرات 13 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:06 ب.ظ

مزخرفه!!

قره قوروتژ پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:37 ق.ظ http://ghght.blogspot.com

مگه کسی اعتراض کرده؟ خوبه که!

باربد پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:38 ق.ظ http://river.blogsky.com

سلام راستی از اون نویسنده آماتور چه خبر؟

گلاره پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:06 ب.ظ http://paskooche.persianblog.com

سلام.وبلاگ من و امین رو که دیدی.بهبت لینک دادیم.مشکلی نداری؟موفق باشی.

جاودانگی جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:58 ب.ظ http://gahnevesht.persianblog.com

امان از دست ما ایرانیها... کلی ضرب الکثل داریم که چهار دیواری اختیاری ... اما انگار نه انگار...

گمنام شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:10 ق.ظ http://gomnam.persianblog.com

سلام. من قبلا یه بار اینجا اومده بودم. خوشحالم که با شما آشنا شدم.شاد و پیروز باشید.

آوات شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:25 ق.ظ http:// http://awathiva.persianblog.com/

راستی دیگه از پارس آن لاین کارت نگیر پرشین بلاگ رو می گن فیلتر کرده

کاپیتان نمو یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:00 ق.ظ http://cnemo.blogspot.com

دوست من اتفاقا خیلی هم خوب مینویسی. هر کی خوشش نمیاد نخونه. چه اصراریه.

کوندراپسند یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:31 ب.ظ http://paskooche.persianblog.com

بعد از این همه وقت من تازه به صرافت افتادم که داستان آرایشگاه زنانه به قلم بابک رو بخونم. البته قبلش نوشتهء جلسه نقد داستان در نشر قصه رو خونده بودم.
به نظرم اولین چیزی که در داستان به چشم می خورد خام بودن اون بود ببین در وهلهء اول آدم وقتی بخواد دربارهء موضوعی داستان رئال بنویسه باید بهش احاطهء کامل داشته باشه یعنی کاملا بشناسدش آدماشو موقعیت هارو و حداقل چندین باراز نزدیک و با دقت دیده باشدش مثلا فکر می کنی من اگر دربارهء آرایشگاه مردانه بنویسم چی از آب درمیاد. یه نقصی که این عدم داشتن شناخت می تونه به وجود بیاره اتفاقات غیر عادی و گفتگوهای بی اساسه و همین باعث میشه که نوشته غریب به نظر بیاد وبا خواننده نتونه به راحتی ارتباط برقرار کنه اما باز به نسبت یه جاهایی رو بسیار خوب درآوردی مثلا:
اکرم خانم، میشه یه خورده عجله کنی.من کلی کار دارم، هنوز ناخونام مونده. از اینجام تا شهرک باید برم لباسمو از خانم عظیمی بگیرم. و بعد رو به زن چهل ساله کرد و گفت: بی انصاف واسه یه لباس شب 600 تومن ازم پول گرفته.
گذشته از این نوشته ات دچار سردرگمی بود می خواستی چیزی رو بگی اما انگار اواسطتش حوصلت سر رفت با یکی دو جمله سر و تهشو هم آوردی منظورم اون دختر جوون مریمه و خب نثرت از نظر آهنگ و زیبایی کمی مشکل داشت مثلا دایلوگ های اغراق آمیز کمی به طنز نزدیکش می کرد اما داستان در کل طنز نبود مثلا در هیچ آرایشگاهی نمی تونی این کلمه رو بشنوی:وااااااااااه! و یه جایی تکرار کلمه داشتی که نثرو زشت کرده بود:هر دفعه من اومدم اینجا دیدم از صبح نشستن اینجا

ولی من به عنوان کسی که می خونه و گاه می نویسه و در هیچ منسب ادبی خاصی نیست احساس می کنم در طنز موفق تری ولی اگر دوست داری باید بیشتر بخونی و بیشتر از نظرات دیگران استفاده کنی تا به پختگی برسی البته هیچ وقت پس نزن سعی کن ازشون استفاده کنی تا اینکه ناراحت بشی .من که از آماتورم آماتورترم منظورم به آدمایی هست که واقعا باتجربه هستن.
یک دوست بی ادعا:گلاره

فیروزه دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:51 ق.ظ http://firoozeh.blogsky.com

غلط املایی دارین.
بهتر نیست از کلمات با ادبانه تری استفاده کنید(آخه مستراح یعنی چی!!!!!!!!)
بقیه داستان آرایشگاه چی شد؟؟؟؟؟
ببخشید اگه یه کمی فضولی کردم.
موفق باشید.

امین سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:35 ق.ظ http://paskooche.persianblog.com

سلام بابک جان

من امین هستم ... دوست سابق یاس ...
اگه یادت باشه اون شب همدیگه رو دیدیم دم در ماشین وقتی که اومده بودم یاس رو برسونم.
ضمنا من نمی دونستم که تو و گلاره همدیگه رو میشناسین ... چه دنیای کوچیکیه .
به هر حال از این که یک دوست به دوستای فرهیختم اضافه می شه خوشحلم ... خواستم بگم وبلاگت حرف نداره و همیشه می خونمش.
بر قرار باشی

امین سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:39 ق.ظ

اوه راستی ... من حدس می زنم ‌* مزخرفه * کی هست ... خودت چی؟ :))))

گلاره سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:54 ب.ظ http://paskooche.persianblog.com

سلام.خوب شاید فهمیدی امین کیه.مرسی که به ما سر می زنی.در ضمن من در مورد اون ژیغام می دونم کیه.جریانش مفصله.بچه های گنده زیاد ژیدا می شن.موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد