بازار وبلاگ و وبلاگ بازار

فرض اول: شما یک بیزینس من هستید.
فرض کنید شما محصولی به نام وبلاگ عرضه می کنید.
طبیعی است که دلتان نمیخواهد روی دستتان باد کند. پس باید مشتری داشته باشید.
این راهم در نظر بگیرید که هر محصولی مشتری خاص خودش را دارد. مثلا مشتری پفک بچه ها هستند(بماند که من خودم هم چی توز طلایی دوست دارم).
اگر ماتیک تولید کنید مشتری شما خانم ها هستند(البته جسارتا این هم استثنا دارد)
و هر محصول دیگری که در نظر بگیرید.
اگر شما لوازم آرایش عرضه کنید نباید آنرا در بیلبورد کنار یک باشگاه ورزشی مردانه تبلیغ کنید.
اگر هم هیچ مردی برای خرید به شما مراجعه نکرد طبیعی است که نباید ناراحت شوید.
و شما مختارید که  محصولی را که دلتان میخواهد عرضه کنید.
پس این شما هستید که مشتری را انتخاب می کنید. نه مشتری شما را.
فقط کافی است بتوانید آنرا به مشتری واقعیتان یک بار نشان دهید. حتما خریدار دارید. البته به شرط اینکه محصولتان کیفیت قابل قبولی داشته باشد.
فرض دوم:شما یک نویسنده هستید:
شما می نویسید نه برای دیگران و نه برای مشتری . بلکه چون نوشتن به روح شما آرامش می دهد.
در واقع شما می نویسید به همان علتی که یک بیزینس من برای راحت شدن به دستشویی میرود!
البته بدتان هم نمی اید که دیگران بدانند و بخوانند چون اولا دلتان نمی خواهد خودتان را قایم کنید ثانیا ارتباط برقرار کردن با مردم یکی دیگر از نیاز های شما را برطرف می کند.

شما جزو کدام دسته هستید!
اول ، دوم ،هردو یا هیچکدام؟
در این نظر خواهی شرکت کنید.
به برنده اگر خانم باشد یک دستگاه پلوپز پارس خزر جهت جاهاز! و اگر آقا باشد یک عدد چوب اسکی جهت تریپ اهدا می شود.

نظرات 13 + ارسال نظر
خشایار چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 12:41 ب.ظ http://ksajadi.com/fblog

من مینویسم چون فکر میکنم طبیعی باشه اگر در مورد چیزی فکر میکنم بعد از مدتی یه چیز هایی به ذهنم برسه و دوست دارم بتونم آزادانه نظراتم رو بیان کنم. همین. کسی خوند خوشحال میشم نظرم رو نقد کنه اگر هم نخوند اول فکر میکنم ببینم چرا موضوعات مورد علاقه من مورد توجه باقی نیستند. ولی سعی نمیکنم موضوعات مورد علاقه ام رو عوض کنم.
قربانت
خشی

[ بدون نام ] چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 03:44 ب.ظ

بنا بر سنت ایرانی بودنمان وسطشو میگیریم بگو خدا بده برکت.
هردو تاش یا بهترش اینه :
هیچ کدوم.

الین چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 03:58 ب.ظ http://tasviredigar.blogspot.com

از داستان سرما لذت بردم. در مورد سوالت هم من تقلب میکنم و حرف مارگریت دوراس را قالب میکنم: نوشتن. همین و تمام. مرسی که سر زدی.

جاودانگی چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 06:24 ب.ظ http://gahnevesht.persianblog.com

من به این شرط شرکت می کنم که جایزه خانمها زودپز باشه !

خانم گل چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.nastaranlovelylady.blogspot.com

سلام
قضیه مسابقه جدی است؟

ک چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 07:45 ب.ظ http://kkandss.blogspot.com

من جزو دسته ی اول و دومم
خودم هم نمی دونم در زندگی چی می خوان چه برسه به وبلاگ!!!!!!!!!!!

مریم پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:39 ق.ظ http://mariami.blogsky.com

سلام
والا من چون به جایزه ی خانوما اعتراض دارم شرکت نمی کنم.
مگه من شما رو نبینم بابک خان
ناقلا ......

محمدرضا پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:06 ق.ظ http://asm.blogsky.com

آقا بابک دیگه بما سری نمی زنی

مردی برای تمام فصول پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:22 ق.ظ http://cheguevara.blogsky.com

جزو هیچکودوم

باربد پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:48 ب.ظ http://river.blogsky.com

دیشب ساعتها با بابک خودمون سر همین مطلب که عنوان کردی بحث داشتیم خمی دونم چه طور بین بیان مطلب و احترام به سلیقه مخاطب مرز بندی کنم. اون کاملا اهمیت به خواننده رو نفی می کنه! کاملا! ولی باز با همه این حرفها عقیده من مبتذل کردن سطح وبلاگ نیست ولی برای خواننده سهم قائلم. این درست عین حرکت بر روی لبه نازک تیغه! مث یه جاده که دو طرفش پرتگاه است. ما وبلاگمون گهگاه که بحث بالا می گیره به مرز انحلال کشیده میشه. واقعا ما ها از نوشتن در وبلاگ چی می خواهیم :
۱- ارضاء نیاز دیده شدن و شهرت،جلب توجه
۲-فقط بیان حرفهای که می خواهیم بزنیم

هر کس بگه ۲ جواب بده: بهتر نیست تو که برات جلب نظر مهم نیست بری در پستوی خونتون در دفتر چه خاطراتت بنویسی بزاری زیر بالشت؟

امیر پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:27 ب.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

بی معرفت کجایی
یه سر به ما نزنیااااااا

مریم جمعه 2 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:47 ق.ظ http://mariami.blogsky.com

سلام
خوب یه چیزی یادم امد گفتم که حیفه ننویسم مخصوصا بعد از خوندن نظرات باربد عزیز لازم دونستم بنویسم
مسئله فقط جلب نظر نیست اگر چه اگر اون هم باشه به نظر من هیچ عیبی نداره چون نیاز به توجه یه نیاز طبیعیه ادمه اما فقط اون نیست . مثلا ادمی مثل من که انگاری ایه نازل شده براش که باید همیشه قوی باشی چنین باشی چنان باشی شکایت موقوف صحبت کردن از اتفاقای سخت و بد گذشته ممنوع درد دل با دیگران هرگز این وب لاگ بهترین جاست که توش حرفای دلم رو بنویسم و با همدردی ها و صحبتایی که دوستان ندیده و مهربونم می کنن یه ذره اروم بشم تازه یه چیز دیگه هم هست وقتی می نویسی و در معرض دید بقیه قرار می دی می تونی هم فکرهای خودتو پیدا کنی و این خیلی خیلی خیلی مسئله دل پذیر و مهمیه . همون جور که من با بابک عزیز اشنا شدم و این شده یکی از برنامه هام که هر شب بیامو به وب لاگ خوبش سر بزنم و ازش خبر بگیرم
مرسی

من با اسم مستعار جمعه 2 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:55 ق.ظ http://www.alias123.blogspot.com

من که در شروعی از نوشتارها قرار گرفته ام برای یک محک تازه و یک جستجوی عمیق تر در وجودم می نویسم .
با این همه این به آن معنی نیست که همه یادداشتهای روزانه ی سالهای پیش را منسوخ کرده باشم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد