دیرزو با دوستی حرف زدم که می گفت فیلترینگ وبلاگ ها از حالت دستی به صورت اتوماتیک تبدیل شده. اسمش هم هست روباتیک فیلترینگ! خب ریات هم که شعور نداره. لذا ممکنه کلمات رو با هم اشتباه بگیره.
امروز تو خود بلاگ اسکای هم مطلب مربوطه رو خوندم و به این نتیجه رسیدم که فیلتر شدن وبلاگ من هم ممکنه بر اثر اشتباه یک روبات بوده باشه و نه تحلیل یک انسان دور اندیش که حدس زده درسته که من تا حالا مطالب غیر اخلاقی و سیاسی ننوشتم اما چون پتانسیلش رو دارم ممکنه یه روز بنویسم!
لذا سعی کردم چند تا کلمه که تو پست های آخرم شبیه کلمات مورددار بود رو حذف کنم و یک ایمیل هم به آدرسی که همونجا داده بود زدم که ببینم چی میشه. امیدوارم روبط انسانی، وبلاگ منو از چنگال این روبات بی رحم نجات بده و من دوباره به آغوش وبلاگستان که خیلی ام دلم براش تنگ شده بود برگردونه. ربات محترم حتما توجه دارند که این آغوش از اون آغوش ها که به زبون آوردنش موجب تحریک افکار عمومی و به گمراهی کشونده جوونا می شه نیست!
پی نوشت: نیم ساعت بعد از این که به آدرسی که جهت پیگیری داده شده بود ایمیل زدم این جواب را دریافت کردم:
Kind Regards
.... و این یعنی .... پایان!
بابا مورددار....
چقدر خرن اینا! یعنی چی؟
عوضش منم پولیتک زدم ممزی. چند بار پامو از دایره گذاشتم بیرون!!! یادته جوکشو؟
سلام.
من چندسالی هست که وبلاگ شما رو میخونم ولی هیچ وقت براتون کامنت نذاشتم. نمیدونستم که وبلاگتون فیلتر شده چون از وی پی ان استفاده میکنم. میتونم بپرسم که چرا مدتیه کم کار شدی؟ توی وبلاگ شما علاوه بر متن هایی که خودتون مینویسید کامنتهای دوستانتون هم خوندنی هستند. لطفا ادامه بدید.
علت کم کاری بیشتر این بود که فکر میکردم وقتی فیلتر شدم کسی نمیخونه جیزایی رو که من مینویسم. مرسی. شما به نظرم پایه سینما باشی؟ نه؟
آقا غصه نخور یه وبلاگ دیگه باز کن مثلن بیا وردپرس یا برو بلاگ اسپات بازم فیل تر شدی یه جا دیگه باز کن با یه اسم دیگه. مگه قانون شونصد نیوتن رو نشنیدی؟
یه کم لوس ولی خب
بلاگر بوجود نمی آید و از بین نمی رود بلکه از یک بلاگ به بلاگ دیگر منتقل می شود.
آره خب یه کم لوس بود ولی به درد من خورد. بستنی با سینما؟
سلام . راستشو بخوای ، تنها کسی هستی که براش نظر میزارم . از همون پارسال که داستانهاتو خوندم ، هس خوبی داد . بهت پیشنهاد میکنم تو blogfa وبلاگ جدیدی بساز و مثل اوایل پستهای بیشتری روی وبت بذار . موفق باشی
متشکرم دوست عزیز. امیدوارم همینجوری که شما گفتی بشه. شمام میای بریم بستنی بخوریم با زیتونینا؟ ...ها؟ سینما بهتره؟
چی چی رو پایان بابک جان؟؟
خوب با آنتی فیلتر میاییم میخونیم! همونکاری که برای خوندن بیشتر وبلاگا میکنیم. غمت نباشه و بنویس
دمت گرم زیتون جان. خداییش این کامنتت خیلی ایجاد انگیزه کرد برای کوچ به خانه جدید. یادت باشه یه بار که دپرس بودی و ناامید و این حرفا بهم بگو بیام ببرمت سینما حالت خوب شه. یا میخوای بستنی بخوریم، ها؟!
وبلاگ شما رو می خونم و به نظرم خیلی جالبه. اگه ممکنه شما هم یه سری به وبلاگ من بزنین و اگه خوشتون اومد لینکمو بذارین و با اجازه منم لینکتونو بذارم.
سلام من هم داستان کوتاه می نویسم یه سری به من بزن
آخی