طرح یک تیزر


آقا عینکیه با آقا چاقالوهه میرن یه جای با صفا دوغ بخورن! تو منو نوشته:

۱- دوغ پگاه رفسنجان (با نام تجاری جانی خاکستری)
۲- دوغ پگاه لرستان (با نام تجاری نیمه اصلاح شده)
۳- دوغ پگاه گرمسار (با نام تجاری زیبای خفته)
۴- دوغ پگاه مسجد سلیمان (با نام تجاری به خدا من دکترم )
۵- دوغ پگاه لاریجان (با نام تجاری جانی کوچیکه)
۶- دوغ پگاه خراسان (با نام تجاری قالی باقالی) 
و با لطف با واسطه پروردگار:
۷- دوغ پگاه نجف آباد (با نام تجاری بیشتر اصلاح شده)
۸- دوغ پگاه مراغه (با نام تجاری دایت دوغ برای ورزشکاران)

مرد چاقالوهه یه جوری که انگار داره مرد عینکیه رو خر میکنه میگه: هیچ فرقی نمیکنه. فقط پاستویزه باشه!
بعد مرد عینکیه با تعجب به مرد چاقالوهه میگه:  هیچ فرقی نمیکنه!؟
و تکرار میکنه: مهم اینه که پاستوریزه باشه.
وقتی خودش منو رو میبینه میهفهمه با اینکه حتی عینک داره! ولی بازم یه آدم چاقالو خرش کرده. ولی از خر شدنش راضی به نظر میرسه و لبخند میزنه.

و در ادامه یه آدم صدا مخملی( همون که میگه تحت لیسانس پیتر اند جورج) میگه:
 پاستوریزه بودن محصولات ما توسط یک تیم ۱۲ نفره پس از ۲۵۰۰ ساعت کار کارشناسی تایید شده.
در آخر هم گروه کر ۳ بار میخونن: دوغ گاز دار، گاز دوغ دار. دوغ گاز دار گاز دوغ ......

                       

                     و بدینصورت ما چقدر درانتخاب مارک دوغ مصرفی ملت آزادی هستیم!
نظرات 19 + ارسال نظر
همشهری کاوه چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ب.ظ http://citizenkaveh.blogspot.com

بابا شما چقدر کلیپید!
آقا دست این صدا و سیما رو هم بگیر

البته من بیشتر با همین سیتم هجو صدا سیما موافق ترم (که تو اینجا آوردی)

نسترن پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:23 ق.ظ http://chaykhaneh.persianblog.com

این همه آزادی! پس دیگه چی می خواهید شماها؟

پونه پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:45 ق.ظ http://saaghi11.persianblog.com

از این بهتر نمیشد آفرین

مریم گلی پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:25 ق.ظ

اون هست تا اسم و توضیحشون حرف نداشت!

مریم گلی پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:27 ق.ظ

هست همون هشته!

سورا پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:17 ق.ظ http://12523.persianblog.com

سلام آقای نادعلی. داستانتان را خواستم در غروب کامنت گذارم گفتم اینجا بهتر است/ من نثر روان و ساده را یکدست دیدم در کل داستان اما به نظرم اخر داستان طنز یکدست در لحن راوی را از میان برداشته بود. ضمن اینکه به نظر می آمد برخی مواقع به یک حالت مشاهده گر صرف نزدیک شده و از داستان خارج شده اید البته این بر می گردد از نقطه تعریف من که داستان را ساخت دنیای ناموجود می دانم. همواره موفق باشید

یلدا پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:43 ق.ظ http://yeshabemahtab.persianblog.com

من فقط به شما نگفته بودم که اگه بیاین و داستانم رو بخونین خوشحال می شم..اومدم بگم که یه وقت ریا نشده باشه

مریم پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:01 ب.ظ http://digarzaman.persianbloh.com

ای ول.

نسیم پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:31 ب.ظ http://www.abandokht.com

سلام ... مثل همیشه جالب و نو و خنده دار و تکان دهنده بود . دیر به دیر می نویسی اما همیشه لذت بخشه ... راستی کتابمو گیر اوردی ؟ اگر نه برات بفرستم ... سری بزن به من ..

محمدرضا (همون ممزی) پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:11 ب.ظ

یه خنده ی ردیفی کردم.

حالا این همه آزادی رو میخواین چی کار؟

ح.م.آریا جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:43 ق.ظ http://sepehr61.persianblog.com

سلام. عالی بود یعنی بیست.../ حواست باشه تی وی تیزرت و ندزده ها کپی رایتش و بگیر/ راستی برای تو هم فرقی نمی کنه؟؟؟

امیرحسین یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ http://roozmare.blogsky.com

و بدین ترتیب باز بابک به یه چیزی گیر داد............

سپینود سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:21 ب.ظ http://3pnood.com

بابک تو فیلتر شدی.حالا یا این خبر خوشه یا ناخوشه.شاید خوشه چون باید بدونی که خیلی ادم مهمی هستی و البت بودی! ناخوش اینه که حالا بماند. ولی جدی می گم یه جا هم که داشتیم میومدیم اروم می شدیم و یه کم دلمون باز می شد ازمون گرفتن.

پروین چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:21 ب.ظ http://mati9949.persianblog.com

سلام.مثل همیشه جالب بود

نسترن چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.chaykhaneh.persianblog.com/

بابک بهت لینک میدم با هم بیشتر در تماس باشیم.

مهستا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:12 ب.ظ http://mahasta.com

سلام آقای نون سلام منو به سروناز خانم برسونین

نسترن شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ق.ظ http://chaykhaneh.persianblog.com

اتفاقا اونکه سالسا رو ریخت پسر بود و اینقدر واین خورده بود که این دسته گل رو به اب داد.

مهستا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 06:19 ب.ظ http://mahasta.com

سلام من شما رو فقط توی ویلاگستان می شناسم و اگر گفتم سلام برسونین چون دیدم ایشون توی فضای شما کاملا زنده اس و ... قایمش نکردین.

محسن سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:09 ق.ظ http://1golesorkh

آقای نادعلی خیلی کارت درسته !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد